inauspicious (صفت)شوم، نامیمون، نامبارک، ناخجستهunblessed (صفت)ملعون، بی نوا، بد بخت، نامیمون، نامبارک
شوم روی . ( ص مرکب ) نامبارک روی . منحوس رخ . مقابل فرخ لقا : به گفتار گرسیوز شوم روی گران کرد بیهوده دل را بدوی . فردوسی .منحوسشوم+ عکس و لینک