نام نویسی کردن برای خدمت نظامenlistنام نویسی کردن در دانشگاهmatriculateنام نویسی کردن در مدرسه عالیmatriculate
matriculate (فعل)پذیرفتن، قبول کردن، نام نویسی کردنenter (فعل)بدست اوردن، وارد شدن، در امدن، ثبت کردن، نام نویسی کردن، داخل شدن، قدم نهادن در، داخل عضویت شدن، پا گذاشتن، تو آمدن، تو رفتنenlist (فعل)سرباز کردن، کمک طلب کردن از، نام نویسی کردن، برای سربازی گرفتن، در فهرست نوشتنenroll (فعل)سرباز کردن، نام نویسی کردن، ثبت نام کردن، عضویت دادن، در فهرست وارد کردنempanel (فعل)در صورت نوشتن، نامنویسی کردن