ناقل

/nAqel/

    narrator
    conducting
    transmitting
    conveying
    conductor
    transmitter
    vehicle
    carrier
    vector

مترادف ها

teller (اسم)
گوینده، تحویل دار، ناقل، قائل، رای شمار

transporter (اسم)
انتقال دهنده، ناقل، منتقل کننده، ترابرگر، دستگاه ناقله

vehicle (اسم)
حامل، وسیله نقلیه، ناقل، رسانه

conveyor (اسم)
حامل، ناقل

conveyer (اسم)
حامل، ناقل

transporter (صفت)
ناقل

پیشنهاد کاربران

جابجایی. انتقال دهنده
" بُردار"
بُردار به جای واژه ی تازی ناقل.
بن گذشته از ستاک یا مصدر [بردن] پسوند نام ستاک ساز [ار]
بردار به چم برنده چیزی از جایی به جایی، بیشتر به جابجاگر یک بیماری که می تواند جانور یا یک بندپا باشد گفته می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

از سوی دیگر واژه ی بُردار ( ناقل ) به کسی نیز گفته می شود که دارای یک ژن ناهنجار ولی ناپویا است، این ژن در شخص بردار پدید آورنده ی بیماری یا نشانگان نیست ولی در نسل های پسین می تواند به یک ژن چیره ( غالب ) دگردیس شود و نشانگان ویژه ای را در بردار پدید آورد.

جابجاگر
ناقل ( Vector ) : [ اصطلاح پزشکی ] به حشره و یا هر حامل زنده اطلاق می شود که عامل بیماریزای عفونی را از فرد و یا محیط آلوده به فرد حساس ، محیط اطراف و یا غذای او انتقال دهد . حشرات ناقل مهم :
آنوفل ( مالاریا - ( فلبوتوم ( لیشمانیوز ( - شپش ) تب راجعه - ( کک گزنوپسیلا ) طاعون ) - مگس تسه تسه ( بیماری خواب - ( سوسک ( سالمونلوز )
...
[مشاهده متن کامل]


حمل کننده جابه جا کننده

بپرس