فراگیرنده، نافذ، فراگیر
مافوق، برتر، چیره، برجسته، عمده، غالب، مسلط، حکمفرما، نافذ، نمایان، فائق، مشرف
تیز، قاطع، برنده، نافذ، دندان پیشین، ثنایا
قطعی، تیز، سخت، قاطع، برنده، نافذ، بران
برجسته، عمده، غالب، مسلط، حکمفرما، نافذ، فائق، مشرف
نافذ، رسوخ کننده
نافذ، وابسته به نفوذ کردن
نافذ، رسوخ کننده
نافذ، درون ریز