ناصح، تعقیب کننده، تازیانه زن، اسب عقب مانده، شخص موثر و مهم، ناظمپارلمانی
پیشنهاد کاربران
أُبَلِّغُکُمْ رِسالاتِ رَبِّی وَ أَنَا لَکُمْ ناصِحٌ أَمینٌ68 فَتَوَلَّی عَنْهُمْ وَ قالَ یا قَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُکُمْ رِسالَةَ رَبِّی وَ نَصَحْتُ لَکُمْ وَ لکِنْ لا تُحِبُّونَ النَّاصِحینَ نصیحة نصائح نص ذات صیحة
خیاط پوشاننده
نصیحت کننده. از نَصَحَ می آید.
ناصح : دلپاک
ناصح : پند دهنده، نصیحت کننده ، خیرخواه .
ناصح : عسل خالص ، خیاط , خیر خواهی واقعی ( نصیحت کننده از روی اخلاص , ناصح از ماده نصح ( بر وزن صلح ) در اصل به معنی خیرخواهی خالصانه است ، و لذا به عسل خالص و ناصح گفته می شود ، و از آنجا که خیرخواهی واقعی باید توأم با محکم کاری باشد به همین جهت به نمای محکم نصاح ( بر وزن کتاب ) و به خیاط ناصح گفته می شود . ... [مشاهده متن کامل]