دیکشنری
مترجم
بپرس
ناشیگری
/nASigari/
bungle
gaucherie
maladroitness
lack of skill
lack of skill
inexpertness
دنبال کنید
فارسی به انگلیسی
ناشیگری کردن
tinker
مترادف ها
gaucherie
(اسم)
ناشیگری، خام دستی
bungle
(فعل)
سرهم بندی کردن، سنبل کردن، ناشیگری، خطا کردن
پیشنهاد کاربران
گزنده کاری میشه همون ناشی کاری
ناواردی
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها