ناسپاس

/nAsepAs/

    thankless
    ungrateful
    unthankful

مترادف ها

recreant (صفت)
بی وفا، ناسپاس، تسلیم شونده

disloyal (صفت)
بی وفا، ناسپاس، سست پیمان

ungrateful (صفت)
ناسپاس، ناخوش آیند، حق ناشناس، نمک بحرام

ingrate (صفت)
ناسپاس، حق ناشناس

thankless (صفت)
بیهوده، ناسپاس، حق ناشناس، ناشکر

پیشنهاد کاربران

کَنود ، کَفور
گربه روی . [ گ ُ ب َ / ب ِ ] ( ص مرکب ) ناسپاس : جز بمادندر نماند این جهان گربه روی با پسندر کینه دارد همچو با دختندرا. رودکی .
بی صفت
حق ناشناس، کفور، ناشکر، نمک بحرام، نمک نشناس
کنود

بپرس