ناسازگاری

/nAsAzegAri/

    clash
    conflict
    discord
    dissonance
    friction
    incompatibility
    incongruity
    maladjustment
    misunderstanding
    temper
    variance unsociability
    unsuitability
    insalubrity
    variance

مترادف ها

antipathy (اسم)
انزجار، احساس مخالف، نا سازگاری

aversion (اسم)
بیزاری، نفرت، نا سازگاری

conflict (اسم)
نبرد، برخورد، ستیزه، ضدیت، نا سازگاری، تضاد، کشمکش، مناقشه، مغایرت، کشاکش

inconvenience (اسم)
ناراحتی، اذیت، نا سازگاری، ناجوری، اسیب، زحمت، اسباب زحمت، مزاحمت، درد سر، نا مناسبی

discord (اسم)
نزاع، نا سازگاری، دعوا، اختلاف، عدم هماهنگی، عدم توافق، نفاق، دوءیت

contrariness (اسم)
خیرگی، مخالفت، نا سازگاری، خود رایی، خود سری، خریت، ناجوری

disagreement (اسم)
مخالفت، نا سازگاری، مغایرت، اختلاف، عدم توافق، عدم موافقت، عدم قبول

incompatibility (اسم)
نا سازگاری

repugnance (اسم)
مخالفت، نا سازگاری، تناقض، مغایرت

incongruity (اسم)
نا سازگاری، عدم تجانس

inconsistency (اسم)
نا سازگاری، تناقض، ناجوری، تباین، بی ثباتی، نا استواری، ناهماهنگی

incoherence (اسم)
نا سازگاری، تناقض، ناجوری، عدم ربط، تمجمج، عدم چسبندگی

inconsistence (اسم)
نا سازگاری، تناقض، ناجوری، تباین، ناهماهنگی

variance (اسم)
نا سازگاری، مغایرت، اختلاف، واریانس

incongruence (اسم)
نا سازگاری، نا برابری

contrariety (اسم)
دگرگونی، مخالفت، نا سازگاری، مغایرت

insalubrity (اسم)
نا سازگاری

intransigence (اسم)
نا سازگاری، سخت گیری در سیاست، عدم تراضی

پیشنهاد کاربران

مباینه
تباین
بد رفتاری
تضاد
برابرواژگان چند دانش واژه ( اصطلاح ) در هستی شناسی ( آنتولوژی ) و شناخت شناسی ( اپیستومولوژی ) :
برابری: تقابل. ( از دانشنامه ی علایی یافته ام )
ناساز و ناسازی: مُنافی و مُنافات.
انیسان و انیسانی: مُخالف و تخالُف. ( از لغت فرس اسدی یافته ام )
...
[مشاهده متن کامل]

دارندگی و نادارندگی: مَلَکه و عدم مَلَکه. ( پیشنهاد میرشمس الدین ادیب سلطانی )
پادینه و پادینگی: نقیض و تناقض. ( پادینه: پاد ین ه. پیشنهاد میرجلال الدین کزازی است )
آخشیگ و آخشیگی: ضدّ و تضادّ. ( از دانشنامه ی علایی یافته ام )
بازبسته و بازبستگی: مُضاف و تضایف. ( از نوشته های ناصر خسرو یافته ام )
پارسی توان واژه سازی بالایی دارد. . .

disagreement. . ارادتمند. . دکتر حسن هناره
با کسی سازگاری نکردن و کنار نیامدن
با هم نساختن و کنار نیامدن
سوسن گوش
کنایه از عدم سازگاری و موافقت باشد مطلقا همچون آب و آتش
مباینت
وخامت
نارضایتی
نرو
تفرقه
مخالفت
تعارض
اختلاف
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٦)

بپرس