مریض، خسته، بیمار، علیل، ناخوش، ناساز، ناتندرست
مترادف ها
پیشنهاد کاربران
ناساز : مخالف ، وارونه، متضاد
دکتر کزازی واژه ی "ناساز " و "وارونه"را به جای متضاد کلمات در نوشته های خود بکار برده است.
نامه ی باستان ، ج ۳ ، داستان سیاوش ، دکتر کزازی ۱۳۸۴، ص ۲۱۲.
دکتر کزازی واژه ی "ناساز " و "وارونه"را به جای متضاد کلمات در نوشته های خود بکار برده است.
نامه ی باستان ، ج ۳ ، داستان سیاوش ، دکتر کزازی ۱۳۸۴، ص ۲۱۲.
ناکوک ( در موسیقی )