نار

/nAr/

    fire
    pomegranate
    bonfire

فارسی به انگلیسی

نار سنگ
garnet

پیشنهاد کاربران

در معماری نار به معنای گنبد پیازی و نیم کره است. ( سبک شناسی معماری ایرانی، محمد کریم پیرنیا، )
واژه نار به ارث رسیده از سانسکریت लहरी ( لاهاری، "بیلو" ) رسیده از پراکریت 𑀡𑀸𑀭𑀻 ( ṇārī ) ، از سانسکریت नारी
منابع ها.
اقبال، صلاح الدین ( 2002 ) �نار�، در وحی پنجابی لغات‏ ( به پنجابی ) ، لاهور: �عزیز پابلیشرز�
...
[مشاهده متن کامل]

ਨਾਰ، در فرهنگ لغت پنجابی - انگلیسی، پاتیالا: دانشگاه پنجابی، 2024
ترنر، رالف لیلی ( 1969 - 1985 ) �ناری�، در فرهنگ تطبیقی ​​زبان های هندوآریایی، لندن: انتشارات دانشگاه آکسفورد، صفحه 406
فرهنگ سنسکریت - فارسی

به زبان سنگسری
اّنور anor
نار در تورکی یعنی منبع نور که به خورشید می گفته اند ، گون در ترکی به معنای روز است که برخی به اشتباه بجای واژه خورشید استفاده می کنند. تانری هم یعنی منبع بزرگ نور که خدای ترکان باستان است از همین ریشه
...
[مشاهده متن کامل]
است. ار در ترکی باستان به معنای رشته نور است. تار یعنی رشته بزرگ نور . آثتار یا آستار یعنی رشته بزرگ نور سماء. ت در ترکی باستان معنای بزرگ را می رسانده است و امروزه نیز در قسمتهای شمالی چین به همین معنا بکار گرفته می شود.

از آنجایی که کلمات مثل دانه های زنجیر هستند که صرفا به صورت طولی به هم نچسبیده اند بلکه در همه ابعاد به هم بافته شده اند و همچون لباسی هستند که کلیت زندگی رو پوشش می دهند. اگر از زاویه ریشه کلمات به این
...
[مشاهده متن کامل]
مقوله نگاه کنیم در بعد مادی و معنوی آر و نار دو کلمه از یک مفهوم می باشد مفهوم انرژی و عدم انرژی. آری یعنی دادن انرژی مثبت . کلمه ایران نیز از دو کلمه آر و یر تشکیل گردیده یعنی سرزمین انرژی. آریا و زرتشت یا آذرتش نیز ادامه همین مفهوم. آر و آگر و آذر به مفهوم انرژی و بَعدی انرژی با بُعد گرما و بَعدی انرژی در بُعد نور. ( گرما و آذرخش ) . آر در زبان کرمانجی و آگر در کردی کرمانشاه به مفهوم آتش در حال استفاده می باشد. کلمه آرامش نیز به مفهوم کسب انرژی و آرمان یعنی برنامه و هدفی برای کسب انرژی. کلمات دیگر مثل پندار گفتار و کردار نیز منشعب از همین مفهوم. اینکه می گوییم گرفتار ( گرفت آر ) فلان کار هستیم یعنی آن کار از ما انرژی می می گیرد. یا ارتش یعنی یک سازمان پر انرژی. یا اصطلاح دمار ( دم آر ) از روزگار کسی در آوردن یعنی حال نفس کشیدن نداشتن. و فراوان از این دست کلمات.

انسانها در زمین در وسط جهنّم به سر میبرندوغافلند که احتمال نابودی زمین در هر لحظه ممکن است.
وچون انسان بالفطره شرطی هست ودرامان مُدتی سرگذشت، باتوهّم وخیال وغرور فکر میکند تا ابد به این منوال إدامه میشود.
...
[مشاهده متن کامل]

زمین مؤقتاً مانند بهشت میماند
مانند
آتش ابراهیم به به بهشت تبدیل شد
"قلنا یا نار کونی‏ برداً و سلاماَ علی‏ إبراهیم"
نار ( عربی ) با آنار هیچ ارتباطی ندارد.
تاریخ واژه ها خلط وتحریف نکنید.

بله کاملا درست میفرمایید و مشخصه واژه ، ریشه پارسی دارد و از آنُر گرفته شده
نار و نور هردو از یک ریشه هستند و به مانای آتش و روشنایی هستند.
همانگونه که در بالاتر نمایان شده این واژه از زبان کهن پارسی است و به اربی و دیگر زبانهای جهان وارد شده.
جالب است که گلنار در بین ایرانیان گلی متمایز از دیگر گل ها بوده است و نماد نور و هدایت بوده است.
...
[مشاهده متن کامل]

گلنار یا گل آتشین به گل درخت انار گفته می شود که به دلیل شباهت آن یا آتش به این نام نام گذاری شده است.
ارب که واژه ای از خود نداشت بسیاری از واژگان پارسی را گرفت و اربیزه کرد و دوباره به پارسی برگرداند.

نار واژه ای بسیار کهن از زبان ایرانی است.
دوستان به خوبی ریشه وازه را مشخص کرده اند.
این واژه در پارسی به گونه نار ( انار ) و گلنار ( گل انار ) نیز وجود دارد.
نار ( nar ) :در زبان ترکی به معنی انار است
نور ( nurr ) :در زبان ارمنی به معنی انار است
نار کوتاه شده انار است که در پهلوی با همین ریخت به کار می رفته است. امروز ما آذری زبان ها در زبان ترکی به انار همچنان نار می گوییم.
نار در زبان ترکی به معنی انار است
نار ( Nar ) :در زبان مغولی به معنی خورشید است
نار کوتاه شده نا آور است ، نا به معنی حرارت ، گرما و نیرو است و منظور همان حرارت و نور درون است که انسان به آن زنده است یکی از عناصر چهار گانه حیات
[ ( نار ) به معنی آتش ریشه نار از نور است. ]نور هم همان روشنایی رو معنی میده. کلمات دیگر هم مثل تنور یا کوره هم ریشه مشترک دارند. خُب حالا وجه اشتراکشون چیه ? . میگیم :قدیم عرب در زمان جاهلیت وقتی که می
...
[مشاهده متن کامل]
خواستند قبایل رقیب خود رو مغلوب کنن در واقع آتشی درست میکردن و این آتش و نور نشانه ای بوده بر ای هم پیمانانشون تا جمع بشن و دشمنانشون رو نابود و از اسارت بگیرن. خب میگیم چرا به آتش رو نور و روشنایی نامیدن?میگیم چون در واقع اونا با نجات یافتن از جهل و وضع خطرناک گذشته در واقع از آتش سوزان جهنم نجات یافتن.

مخفف انار
آتـش، جهنممـ
نار به معناى آتشین، دوزخ، دوزخین نیز آمده و در زبان کَشمیریان برابر حرارت… و چون انار را مى شکافیم دانه هاى قرمز گواهى از آتشین بودن را دهند.
اگر گمان من اشتباه نباشد این واژه بسیار کهن است و ایرانى/آریایى و شاید هم این طوایف تازه سرازیر شده به این سرزمینها آنرا از ساکنین کهنتر گرفته…. و اَ ( a ) در ابتداى آن همانى است که مرتا ( ى ) اوستا و مریتا در ودا ( Mrta, Mrita, مرگ ) را مخالف مى سازد به امرتا و امریتا ( Amrta, Amrita, بى مرگ، جاودان ) و همتایانش در انگلیسى un در لاتین i یونانى an…آنچنانکه immortal لاتین نیز بر همان اساس شکل گرفته… و ارثى که هر کدام از نیاى مشترک گرفته اند، اوستا و ودا چند سده پیشتر از جدایى نیاکانشان …و این دیگران هزاره و یا دو هزاره اى پیشتر از آن و از نیایى کهنتر. .
...
[مشاهده متن کامل]

حاصل آنکه بار معنایى مى شود ضد حرارت، ضد گرما، مخالف آتشین… و اشاره به طبع خنک و سردى این میوه…
این اَ کهن در زبانهاى میانى ایران گاه تبدیل شده به “ان ” ماناى همان انیران و انیرانى…

به معناى آتش ، این واژه از اساس پارسى و پهلوى ست و تازیان ( اربان ) از واژه پهلوىِ نیرا Nira به معناى فروغ ، روشنایى و آتش برداشته معرب نموده و دو واژه ى نور و نار ( النور ، النار ) را از آن اقتباس کرده و ساخته اند: النور ، أنوار ، نوریّ ، نور ینور ، نَوَّرَ
...
[مشاهده متن کامل]

یُنَوِّرُ تنویر ، منوَّر مُنِّور ، مُنیر ، نَیِّر - نَیِّرة ، نورة ، النار ( آتش ) ، نوار ، نورانىّ ، نورانیّة و . . . !!!!! همتایان دیگر این واژه در پارسى: آتش Atash ( پهلوى ) ، آذر - آدَر - آتَر - آدُر - آتور - آدور - آترو - آترا Azar - Adar - Atar - Ador - Atur - Adur - Atro - Atra ( پهلوى:
آتش ) ، آتَروک - آدورگAdurag - Atarok ( پهلوى: آتش ، آذر )

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٩)

بپرس