disregard (فعل)نادیده گرفتن، اعتنآء نکردنdissemble (فعل)وانمود کردن، پنهان کردن، نادیده گرفتن، تلبیس کردن، تدلیس کردن، بهانه کردن، خشکه مقدس بودنrepent (فعل)نادیده گرفتن، پشیمان شدن، اصلاح شدن، توبه کردن
نادیده گرفتن = فراپوشیدنانگار نهاندارایگنور یا اِگنور ( Ignor )underestimate. . ارادت دکتر حسن هنارهneglect and overlook. . ارادتمند دکتر حسن هناره✍️ turn a blind eyedenyignoreندیدنturn a blind eyeهیچگاه به معنای بخشیدن نبوده، بلکه به معنای ندیدن کار خطا و به قولی از گوشی گرفتن و از گوشی بیرون دادن است. حتی گوش اول هم نمی گیرد و گویی کار خطا روی هوا تجزیه شد.close ( one's ) eyes to ( something )چشم بر قضیه ای بستنlet ( someone or something ) slip byIgnoreتوجه نکردن، محل نگذاستنندیده گرفتنندیده اشتباهTurn a blind eye toomitزیر سبیلیمشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٠)+ عکس و لینک