تا آنجا که به اسم نادرشاه افشار مربوط است:ندر ( Nedar ) ( نه در ) . ( نگاه کنید به:ویکیپدیا:پیرامون نادرشاه، ذیل:زاده )
نیست در جهان
واژه نادر
معادل ابجد 255
تعداد حروف 4
تلفظ nāder
نقش دستوری صفت
ترکیب ( صفت ) [عربی]
مختصات ( د ) [ ع . ] ( ص . )
آواشناسی nAder
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع فرهنگ فارسی معین
کیمیا
عزیز و نایاب ، و این مجاز است. ( آنندراج ) . به مجاز، هر چیز نادر و کمیاب. آنچه دیر و دشوار به دست آید یا هرگز به دست نیاید :
غم و حرمان نصیب جان ما بی
به روز ما فراغت کیمیا بی.
باباطاهر.
... [مشاهده متن کامل]
امروز مردمی و وفا کیمیا شده ست
ای مرد کیمیا چه که سیمرغ وار هم.
خاقانی.
دیروز چو آفتاب بودی
امروز چو کیمیات جویم.
خاقانی.
یارمی جویم و نمی یابم
در جهان نیست کیمیا جز یار.
عمادی شهریاری.
وفا مجوی ز کس ور سخن نمی شنوی
به هرزه طالب سیمرغ و کیمیا می باش.
حافظ.
هر نظری کز سر صدق و صفاست
گر به حقیقت نگری کیمیاست .
( از فتوت نامه ملا حسین کاشفی ) .
جز باده کهن که در این روز کیمیاست
دیگر نیافتیم به مطلب رسیده ای.
؟ ( از آنندراج ) .
نادر یعنی:
کمیاب، نایاب
نادر
نادری نام طایفه ای از ایل بزرگ حسنوند
حسنوند ایل بزرگی از قوم بزرگ لک و لکستان
Few and far between
Hard to come by
کم یاب شگف انگیز اصیل باوقار خوش قول
اسم همسر من نادره و همه این صفت هارو داره چون واقعا راسته نادرا نادرن
نادر اسم کمیابی است و قوی
بی مانند، شاذ، شگفت، طرفه، طریف، عجیب، کمیاب، نایاب، نایافت
کمیاب نایاب هجیب
کمیاب نایاب عجیب
نایاب ، کمیاب
بی همتا
شجاع و جسور قوی
عتیقه
کمیاب
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٨)