officious (صفت)فضول، فضولانه، ناخواستهunwelcome (صفت)ناخوش آیند، ناخواستهundesirable (صفت)ناخوش آیند، نامطلوب، ناخواستهuncalled-for (صفت)ناخوانده، غیر ضروری، نامطلوب، ناخواستهunsought (صفت)ناخواسته، کشف نشده، کاوش نشده، جستجو نشده، کوشش نشده
نامطلوب✍️ unintentional ( اگر ناخواسته قید باشه، معادلش میشه unintentionally )unbiddenکرهاً. [ ک َ / ک ُ هَن ْ ] ( ع ق ) به ناکام . به ناخواست . ناخواه . به زور. به ستم . جبراً. قهراً. قسراً. به زبردستی . به کراهت . به استکراه . به اکراه . مقابل طوعاً. ( یادداشت مؤلف ) : حکم شما را چه ... [مشاهده متن کامل] توان کرد که طوعاً او کرهاً واقع و مجری . ( ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 456 ) . وزیر این سخن بشنید طوعاً اوکرهاً بپسندید. ( گلستان سعدی ) . رجوع به کره شود.UnsolicitedUnknownly+ عکس و لینک