ناخن گرفتن ؛ قطع کردن و بریدن و کوتاه کردن ناخن :
گفتی فراش چرخ ناخن زهره گرفت
کز بن ناخن دوید بر سر دامانش دم.
خاقانی.
ناکس زیاده سر چو شود دست از او بدار
ناخن چو شد بلند گرفتن سزای او است.
حاجی گیلانی ( از آنندراج ) .
گفتی فراش چرخ ناخن زهره گرفت
کز بن ناخن دوید بر سر دامانش دم.
خاقانی.
ناکس زیاده سر چو شود دست از او بدار
ناخن چو شد بلند گرفتن سزای او است.
حاجی گیلانی ( از آنندراج ) .