folly (اسم)حماقت، نادانی، بی خردی، ابلهی، نابخردی، قباحتsilliness (اسم)خریت، حماقت، نابخردیunreason (اسم)حماقت، بی خردی، نابخردی، کم عقلی، عمل خلاف عقلimprudence (اسم)نابخردی، بی احتیاطی، بی تدبیری، بی مبالاتی
نافرزانگی. [ ف َ ن َ / ن ِ ] ( حامص مرکب ) نابخردی. بی عقلی. نادانی. مقابل فرزانگی. حالت و صفت نافرزانه. || بیهوشی. ناهوشیاری. مستی :چو ساقی در شراب آمد به نوشانوش در مجلسبه نافرزانگی گفتند کاول مرد فرزانه. سعدی.نازک مغزی+ عکس و لینک