نااستوار

/nA~ostovAr/

    insecure
    unstable
    unsteady
    shaky
    inconsistent
    unstable
    unsteady

مترادف ها

unstable (صفت)
نا پایدار، ناپایا، زود گذر، نااستوار، بی ثبات، متزلزل، بی پایه، لرزان

infirm (صفت)
ضعیف، ناتوان، علیل، نااستوار، رنجور

instable (صفت)
مست، متلون، نااستوار، بی ثبات، متزلزل، بی استحکام، بی عزم، بی اطمینان

fast and loose (صفت)
نااستوار، از روی مکرو حیله، عاری از حس مسئولیت

invertebrate (صفت)
نااستوار، بی عزم، بی مهره، فاقد ستون فقرات، بدون استخوان پشت، بدون ستون فقرات، غیر ذیفقار

پیشنهاد کاربران

بی پا [قدیمی، مجاز] بی ثبات، ضعیف.
سست و مست . [ س ُ ت ُ م ُ ] ( ص مرکب ، از اتباع ) نااستوار. نامحکم . نادرست . - امثال :همه جایم سست و مست است فقط ناندانیم درست است .
لق . . شل . . سست . . . . بی پایه . . . . .
لق، بی اعتبار، بی ثبات، سست، متزلزل، نارسا، نامتمکن، نامحکم، نامعول

بپرس