help
فارسی به انگلیسی
مترادف ها
عملی، ممکن، امکان پذیر، محتمل، شدنی، میسر
عملی، قابل اجرا، میسر، عبور کردنی، صورت پذیر
ممکن، امکان پذیر، محتمل، شدنی، میسر، مقدور، بالقوه
پیشنهاد کاربران
روان
دست یافتنی
میسر=میسر =همانا آسانی در کار و کاسبی و لذا عرب قمار و مسابقات مرکب دوانی و تیر اندازی را هم میسر میگفتندنوع خاصی در ایران شتر دوساله بعد از نحر و پالایش کریمخان زند و نوه اش فتح علیخان با یک ضربه شمشیر دو دست و با نیمی کوهان شتر عرضی دو نیم میشد وعرب نوع خاصی قمار با تیرو کمان داشت با کشیدن زه باتیر چله کمان ده قلمه با نوک پیکانش که عرب بجای قلمه لام و به جمع آلام میگفت تیر فذ یا نافذ تیر برنده بود ولی کاری ترین آن تیر ها تو اّئم است پس توام مقام اول است که دو برابرفذ مقام دوم گوشت بر میدارد چون تیرش هم نافذ و هم کشنده است و لذا سومین نفر رقیب فینالیست ها است و نصف فذ یا نافذ سهام میگیرد و چهارمی حلس نام داشت که رقیب رقبای فینالیست ها بود پنجمی نافس بود که به نشانه نزده بلکه به جدار و دیواره نشانه زده ششم مسبل که آخرین نفسها را کشیده معلی یعنی بالاتر از یک فردی که هیچ تیری بلد نیست و نزده و در ردیف تیر اندازان است هشتم منیح یعنی توانسته در هما ناحیه تیر افکند مثلا سمت شمال را به مشرق و مغرب نزده است سنیح تیرش سانحه ساز است نباید دست بکمان ببرد دهم رغد برای عیش و خوشی خود تیر افکنده است
... [مشاهده متن کامل]
پس گوشت های باقیمانده را با قید قرعه بین گسانی که پول شتر را داده اند قسمت میکردند
... [مشاهده متن کامل]
پس گوشت های باقیمانده را با قید قرعه بین گسانی که پول شتر را داده اند قسمت میکردند
میسر در عرب بیشتر در یک نوع خاصی از قمار استعمال می شود، و آن عبارت است از انداختن چوبه تیر که از لام و اقلامش هم می گویند.
و اما چگونگی این بازى اینطور بوده که شترى را می خریدند و نحر می کردند، و آن را بیست و هشت قسمت می کردند، آنگاه ده چوبه تیر که یکی نامش فذ، و دوم تواءم ، و سوم رقیب و چهارم حلس ، و پنجم نافس ، و ششم مسبل ، و هفتم معلی ، و هشتم منیح ، و نهم سنیح ، و دهم رغد، نام داشت قرار می دادند، و همه می دانستند که از این بیست و هشت سهم یک جزء سهم فذ است ، و دو جزء سهم تواءم ، و سه جزء سهم رقیب ، و چهار جزء سهم حلس و پنج قسمت سهم نافس ، و شش سهم از آن مسبل ، و هفت قسمت که از همه بیشتر است از آن معلی است ، و هشتم و نهم و دهم سهم نداشتند، آنگاه به شکل بخت آزمائی دست می بردند، و یکى از آن ده تیر را بیرون می آوردند، اگر فذ بیرون می شد، یک سهم از بیست و هشت سهم را به کسی که فذ را به نامش بیرون آوردند می دادند و اگر تواءم بیرون می شد دو سهم ، و همچنین و اگر یکی از سه چوبه منیح و سفیح و رغد به نام کسی در می آمد، چیزى از آن سهام عایدش نمی شد، با اینکه صاحبان این سه سهم در دادن پول شتر شرکت داشتند و این عمل همیشه میان ده نفر انجام می شد، و در تعیین اینکه چه کسی صاحب فذ، و چه کسى صاحب تواءم و یا آن هشت چوبه دیگر باشد با قرعه تعیین می کردند.
... [مشاهده متن کامل]
و اما چگونگی این بازى اینطور بوده که شترى را می خریدند و نحر می کردند، و آن را بیست و هشت قسمت می کردند، آنگاه ده چوبه تیر که یکی نامش فذ، و دوم تواءم ، و سوم رقیب و چهارم حلس ، و پنجم نافس ، و ششم مسبل ، و هفتم معلی ، و هشتم منیح ، و نهم سنیح ، و دهم رغد، نام داشت قرار می دادند، و همه می دانستند که از این بیست و هشت سهم یک جزء سهم فذ است ، و دو جزء سهم تواءم ، و سه جزء سهم رقیب ، و چهار جزء سهم حلس و پنج قسمت سهم نافس ، و شش سهم از آن مسبل ، و هفت قسمت که از همه بیشتر است از آن معلی است ، و هشتم و نهم و دهم سهم نداشتند، آنگاه به شکل بخت آزمائی دست می بردند، و یکى از آن ده تیر را بیرون می آوردند، اگر فذ بیرون می شد، یک سهم از بیست و هشت سهم را به کسی که فذ را به نامش بیرون آوردند می دادند و اگر تواءم بیرون می شد دو سهم ، و همچنین و اگر یکی از سه چوبه منیح و سفیح و رغد به نام کسی در می آمد، چیزى از آن سهام عایدش نمی شد، با اینکه صاحبان این سه سهم در دادن پول شتر شرکت داشتند و این عمل همیشه میان ده نفر انجام می شد، و در تعیین اینکه چه کسی صاحب فذ، و چه کسى صاحب تواءم و یا آن هشت چوبه دیگر باشد با قرعه تعیین می کردند.
... [مشاهده متن کامل]
میسر از ماده یسر گرفته شده که به معنی سهل و آسان است ، و از آنجا که قمار در نظر بعضی از مردم وسیله آسانی برای نیل به مال و ثروت است به آن میسر گفته شده است .
امکان پذیر، شدنی، مقدور، ممکن، میسور، آسان، ساده، سهل
مِیسَر: نام کهن منطقه وِیسَر از توابع سرزمین کجور در استان مازندران
منبع: تاریخ گیلان و دیلمان مرعشی
منبع: تاریخ گیلان و دیلمان مرعشی
قمار چون پول قمار آسان بدست می آید و آسان هم از دست می رود
آسان شده