مکافات

/mokAfAt/

    retribution
    retaliation
    comeuppance
    nemesis
    punishment

پیشنهاد کاربران

سزای کار خوب یا بد
. . . اگر غیرتی درست و خدمتی بزرگ کردی مورد مکافات میشوی. . .
کتاب سرگذشت حاجی بابای اصفهانی
جیمیزموریه
مکافات یعنی مجازات
کیفر
مُکافات:
١. بادافره، پادافره، جزا، سزا، کیفر
٢. پاداش، مزد
٣. پاداش - دهی، پاداش دادن
۴. گرفتاری، دردسر، روال دشوار، دشواری، سختی، رنجە
پاد یعنی برابر و مقابل مثلا پاد سخن که امروز به آن پاسخ می گویند یعنی سخنی که در برابر سخنی داده می شود یا پادزهر یعنی دارویی که در برابر زهر داده می شود
مکافات یعنی پاسخ ، جواب یعنی پاد عمل و پاد کنش یعنی کاری که در برابر عملی صورت می گیرد.
مکافات ؛ نتیجه معنی میدهد
مکافات عمل : عوض کار چه نیک و چه بد
سزا دادن
قصاص
افره