موهن

/muhen/

    degrading
    derogatory
    disdainful
    insulting
    obscene
    opprobrious

فارسی به انگلیسی

موهن در سخن
scurrilous

موهن در نوشته
scurrilous

مترادف ها

obscene (صفت)
زشت، ناپسند، فحاش، موهن، کریه، مستهجن، شهوت انگیز، قبیح، زشت و وقیح، خارج از اخلاق

derogatory (صفت)
مضر، موهن، خفت اور، زیان اور و مایه رسوایی

disdainful (صفت)
متکبر، موهن، اهانت اور

disrespectful (صفت)
موهن

پیشنهاد کاربران

اُفت. افتامیز. افتاور. اُفتمند. افتور. افتورز. اُفتاگین. اُفتنما. افتخواه. افتی. افتینه. اُفتِش. افتا. افتانه. افتینه. افتاره. افتار. اُفتوَش ":موهن.
دشنام آمیز،
ناسزاگونه،
زننده
موهن Muhen یعنی اهانت کننده ، اهانت آمیز ، اهانت بار تحقیر آمیز ، سست کننده شخصیت انسان
کلمات موهن کلماتی که اهانت آمیز ، دارای اهانت و تحقیر شخص است
اعمال موهن هر عملی که در عرف اهانت محسوب شود
کلمه موهن یعنی ضعیف کننده و سست کننده معنای اهانت نداره
موهن یعنی ضعیف کننده و سست کننده به معنایی که شما نوشتین غلطه !!
موهِن mohen
به معنی توهین آمیز
مثال: طبق ماده ی ۶۰ آ. د. ک. در بازجویی ها اجبار یا اکراه متهم و استفاده از کلمات موهن توسط بازپرس ممنوع است.