مومیایی کردن


    embalm
    mummify
    to mummify

مترادف ها

balm (فعل)
مومیایی کردن

balsam (فعل)
مومیایی کردن

embalm (فعل)
مومیایی کردن، حنوط کردن، با عطر و روغن تدهین کردن

mummify (فعل)
مومیایی کردن

پیشنهاد کاربران

عملی که مصریان برای بقای ابدی مردگان انجام میدادند و به این صورت بود که اول اعضای داخل بدن مرده را در میاوردن به منظور جلوگیری از فساد جنازه و بعد اونها از چوب سرو کوهی، روغن های مخصوصی درست میکردند و دور تا دور بدن جناز میمالیدن و در اخر پارچه مخصوصی دور بدن جنازه میپیچیدن