مولد

/movalled/

    [adj.] producing
    [n.] generator
    producer
    [rare] born

مترادف ها

begetter (اسم)
مولد، وجوداور، ولد

generator (اسم)
مولد، زاینده، دینام، ژنراتور، مولد برق، زایاد

producer (اسم)
سازنده، مولد، تولید کننده

generatrix (اسم)
مولد، زاینده، احدای کننده

birthplace (اسم)
مولد، زادگاه، محل تولد، زادبوم، موطن، تولدگاه

time of birth (اسم)
مولد

begetting (صفت)
مولد

generating (صفت)
مولد

producing (صفت)
مولد

produced (صفت)
ساخته، مولد

bringing forth (صفت)
مولد، منتج

born (صفت)
مولد، مولود، متولد، زاد، زاییده شده، طبیعی

begotten (صفت)
مولد، مولود

پیشنهاد کاربران

مُولِّد: تولید کننده، تولیدگر
مولد movalled: همتای پارسی این واژه ی عربی، این است:
تاشیتار ( پهلوی )
تولید
مُولِد: ١. زاده، زادەشده ٢. زمانِ زاده شدن، زادروز
مُوَلِّد: ١. برقزا، برقساز ٢. سازنده، زاینده، زایا، زایشگر ٣. آفریننده، آفریدگار
مُوَلَّد: ١. فراهم - آورده، فراهم - شده، ساختەشده، زاییده ٢. پدیدآورده ٣. ( فردِ ) پارسی - زبانِ دست - پروردەیِ ( فردِ ) عربی - زبان ۴. گفتەیِ ساخته و بربافته ۵. کاربردِ واژەیِ پارسی ازسویِ فردِ عربی - زبان ۶. نوواژه، تازەواژه
...
[مشاهده متن کامل]

مَولِد ( زمان تولد )
Mawlid
Maulud
Maulid
یک باتری