موقع ( زمان ) : همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست:
زمان، هنگام ( دری )
کریا karyā ( سغدی )
وجا vajā ( لکی )
موقع ( ایقاع کننده؛ کسی که کاری می کند که تنها خودش از آن خرسند است؛ مانند مردی که زنی را طلاق دهد بی این که زن بخواهد )
... [مشاهده متن کامل]
همتای پارسی این است:
هاویژاک hāvižāk ( کردی با پسوند پهلوی آک )
مفهوم موقع در اصطلاح حقوقی:
به انشاء کننده ایقاع موقع گفته می شود
بدانگه= موقع= به آن گه، گاه، بزنگاه، زمان، هنگام
برگرفته از فرهنگ نامه ( ( چیلو ) ) .
اسل شناسی واژگان فارسی از ( ( زبان روزمره ) ) و ( ( زبان سازی دیرینه و نو ) ) .
نویسنده :
#مسعودلشکر نجم آبادی - امیرمسعودمسعودی
... [مشاهده متن کامل]
#آسانیک گری
#چیلو
#chilloo
#asaniqism
#امیرمسعودمسعودی
# آسانیکا
#asaniq
#Taksoo
#نازنین - علیپور
#مهدی - اباسلط
#فرشید - سرباز - وتن - رشید
#نهال - بهداد - فر
#محمد - رویایی
#ضیا - همایون
#نادر - رهسپار
#اردشیر - سمسار
#اوج - اندیشان - آزاد
راهنمای بهره برداری و اسفایده.
ساختار نوشته شدن برابری واژه ها :
اسل= ساختگی= اسل های دیگر
بدانگه ( به آن گه ) ؛ آن زمان. آن وقت. ( یادداشت مؤلف ) :
نداند دل آمرغ پیوند دوست
بدانگه که با دوست کارش نکوست.
بوشکور.
موقعِ . . . . . . = به هنگامِ . . . . . . . .
( در زبان اردو ) عرصه
به هنگامِ . . . . . .
موقع در حقوق یعنی ایقاع کننده
مُوَقِّع: کاتبِ اسناد حقوقی - drafter of legal documents