مورد تردید


    doubtful
    dubiety

فارسی به انگلیسی

مورد تردید قرار دادن
discredit, dispute, impeach, impugn, question

مترادف ها

fishy (صفت)
مشکوک، مثل ماهی، مورد تردید، ماهی دار

پیشنهاد کاربران