مورد

/mowred/

    case
    instance
    item
    object
    subject

فارسی به انگلیسی

مورد اتهام
accusation, count

مورد اجاره
[law.] object of lease

مورد ادعا
alleged

مورد ادعای مالکیت قرار دادن
stake

مورد استثنا
exception

مورد استحقاق
entitlement

مورد استفاده قرار دادن
utilize

مورد استیضاح قراردادن با شدت
condemn

مورد اعتراض قرار دادن
contest

مورد اعتماد
confidant

مورد اعتماد قرار دادن
confide, slam

مورد انتقاد شدید قرار گرفتن
blaspheme, jump

مورد بحث و تفسیر قرار دادن
descant, debate, negotiate, question

مورد بررسی
before

مورد پرسش قرار دادن
catechize, impeach, pump, quiz

مورد پرسش قرار دادن به طور دقیق
cross-question

مورد پرسش و تردید قرار دادن
challenge

مورد پژوهی
case study, casework

مورد تاکید قرار دادن
accentuate, foreground, highlight, predicate, punctuate, underline

مورد تایید و تصدیق
authorized

مترادف ها

case (اسم)
حادثه، اتفاق، جا، حالت، صندوق، جلد، جعبه، محفظه، قالب، مورد، پرونده، قضیه، قاب، وضعیت، دعوی، پوسته، غلاف، مرافعه، نیام

occasion (اسم)
تصادف، سبب، فرصت، مورد، روی داد، وهله، موقع، فرصت مناسب

reason (اسم)
سبب، عنوان، مایه، علت، خرد، مورد، موجب، مناسبت، ملاک، عذر، عقل، شعور، دلیل، عاقلی، خوشفکری

instance (اسم)
مثل، شاهد، مثال، نمونه، مورد، سرمشق، لحظه

proper place (اسم)
مورد

proper time (اسم)
مورد

salvo (اسم)
عنوان، بهانه، مورد، عذر، توپ سلام، اظهار احساسات شدید، شلیک توپ برای ادای احترام

enjoying (صفت)
مورد

exposed to (صفت)
مورد

پیشنهاد کاربران

گونه:مورد. سبک. روش. روند. روا. برخورد. برداشت. نمونه. مثل. مانند. جور. گونه. طور. این. آن. . . .
گاهی دو واژه را به یک پنداشت بکار می بریم مانند، گاهی مورد. در این گونه مورد ویا موارد. که یک دریافت و پنداشت بسنده می باشد.
آماج: آماج شدیدترین . . . . . به جای مورد شدیدترین . . . . .
گیاه مورد به زبان سنگسری
وند vened
مورد ( نام علمی: Myrtus communis ) نام یک گونه از سرده مورد است.
گیاه مورد از جمله گیاهان نادری است که به شکل گونه خاصی در مناطق محدودی در ایران و جهان وجود دارد. درختچه های کوچکی که ارتفاع آن ها در شرایط عادی بین ۱ تا ۳ متر می رسد. از مشخصات آن می توان به برگ های همیشه سبز، پایا، برگ ها متقابل، ساده، نوک تیز، بدون تار و دندانه، چرمی به رنگ سبز تیره، و بویی معطر اشاره کرد.
...
[مشاهده متن کامل]

موردموردموردموردموردمورد
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/مورد
واژه مورد از فارسی میانه ( mwlt' /⁠mōrd⁠/ ) است[ م ُ وَرْ رَ ] ( ع ص ) گلگون و سرخرنگ. مشابه به گل. ( غیاث ) . به رنگ گل. گلرنگ. گلی. سرخ. گلگون. وردی. وردمورد. ( یادداشت مؤلف ) . قمیص مورد؛ قمیص گلرنگ. جامه گلرنگ. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) . مورد؛ جامه گلرنگ و آن دون مصرح است. ( از منتهی الارب )
...
[مشاهده متن کامل]

• منابع ها. MacKenzie, D. N. ( 1971 ) A concise Pahlavi dictionary, London, New York, Toronto: Oxford University Press, page 56
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
N�ldeke, Theodor ( 1892 ) Persische Studien ( Sitzungsberichte der Kais. Akademie der Wissenschaften in Wien, Philosophisch - Historische Klasse; 126 ) ( in German ) , volume II, Vienna, page 43, deriving from Greek

منابع• https://books.google.com/books?id=tRegBAAAQBAJ&pg=PA56#v=onepage&q&f=false• https://menadoc.bibliothek.uni-halle.de/ssg/content/pageview/865418
مورد ( نام علمی: Myrtus ) یا مورت نام یک سرده از تیره موردیان است. سردهٔ درختچه ای همیشه سبز یا درختی کوتاه با یک یا دو گونه از موردیان که بومی جنوب اروپا و آفریقای شمالی هستند.
مورد گیاهی است مقدس در آیین زرتشت. در کتاب بندهش در بخش آفرینش گیاهان این گیاه نماد اهورا مزدا است. در استان فارس این گیاه را جمع آوری می کنند و در حجلهٔ عروس و داماد آن را زیر فرشهای حجله گاه می گذارند تا بوی خوش آن در حجله گاه منتشر شود.
...
[مشاهده متن کامل]

این گیاه درختچه یا بوته ای همیشه سبز است که گاه بلندی آن به ۵ متر نیز می رسد. برگ های آن حدود ۳ تا ۵ سانتی متر طول داشته و بویی بسیار خوشایند دارد. گلبرگ های آن سفید و میوه توپی شکل آن آبی رنگ می باشد.
در نوشته های بقراط گیاه مورد جایگاهی ویژه دارد. در یونان قدیم سنبل عشق وزیبایی به عظمت بود و رومیان عقیده داشتند که هرکس چای مورد بنوشد در نزد معشوقه زیبا جلوه می کند و جلوی خانه های خود مورد می پاشیدند تا این که عشق همیشه در خانه هایشان باشد.
در پزشکی مدرن داروهایی از گیاه مورد در گروه داروهای شیمیایی و گیاهی تولید می شود مانند میرتس کامینوس ال ( Myrtus communis L ) با نام تجاری myrtoplex ( برای کنترل تبخال ) به شکل پماد ( Ointment ) .
مورد با نام علمی Myrtus communis درختچه کوچکی است که ارتفاع ساقه آن در شرایط عادی بین ۱ تا ۳ متر است. برگ هایی همیشه سبز، پایا، متقابل، ساده، نوک تیز، عاری از تار و دندانه، چرمی، به رنگ سبز تیره و معطر دارد. گل های نسبتاً درشت و زیبای مورد، رنگ سفید و بوی مخصوصی دارند و از اردیبهشت ماه تا تیر ظاهر می شوند.
پیدایش گل های این درختچه به صورتی است که مانند برگ ها وضع متقابل داشته و در کنار آنها، به ساقه می پیوندند. هر گل آن ۵ گلبرگ مساوی به صورت گسترده دارد، به طوری که وجود این حالت باعث می شود پرچم های متعدد و فراوان گل تا انتهای میله و محل اتصال میله به نهنج به صورت دسته ای از تارهای بلند و ظریف رویت می شوند.
برروی ساقهٔ درخت مورد برجستگی هایی به وجود می آید که گال GALL نامیده می شود. این برجستگی ها دارای مقدار زیادی تانن بوده و بسیار قابض است؛ بنابراین مصرف دارویی دارد.
برگ، میوه و گل های روی ساقه مورد دارای خواص دارویی هستند و این درختچه بیشتر در نواحی شمال ایران، فارس، کرمان، بندرعباس، یزد، شهرستان رومشگان در جنوب غربی لرستان و گیلان غرب از شهرستان های استان کرمانشاه ( در جنوب غرب استان کرمانشاه و شمال غرب استان ایلام ) و سرزمینهای کوهپایه ای زاگرس در خوزستان می روید. مورد به طور خودرو در نواحی اطراف دریای مدیترانه و آب وهوای معتدل می روید و به عنوان گیاه زینتی از آن استفاده می شود.

موردموردموردمورد
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/مورد_(سرده)
منبع عکس . فرهنگ عمید
مورد
شاخهای مورد بر رفته ببین و برگهاش
برشکسته جعد اندر جعد چون زلفین یار
بوستان افروز تابان از میان بوستان
همچو خون آلوده در هیجا سنان شهریار
سپهری بخارایی
مُورِد:
١. بابت، باره، زمینه
۲. جریان؛ مشکل
۳. [کهنه] درونشد، درونرفت؛ نشستگاه، فرودگاه
۴. [کهنه] آبشخور
۵. درختچه ای همیشه سبز با گل های سفید و میوای اسانس دار و گوشتی که مصرف دارویی دارد
...
[مشاهده متن کامل]

۶. مورد اسپرم: ( زیست شناسی ) نوعی مورد با برگ های پهن و زرد
٧. فراخور
٨. وقت ، زمان
٩. جایگاه
١٠. پایه، گام، گامه
١١. کار؛ فِتاد؛ پرونده؛ درخواست - کننده، درخواستگر

( مَو رِد ) متشکل از سه حرف اصلی ( وَ ر د ) _ وجه تسمیه از خود عملی مترتب شده که دال بر آن میباشد_دوستان توجه داشته باشید که هر مشتقه ای از کلمه ورد موجود است. دال بر ارتباط آن با مایع است. اصل کلمه و مفرده عربی است.
...
[مشاهده متن کامل]

✅وریدِ خون=رگ خون
✅مورد به معنای مکان نوشیدن آب است
✅وَرد به معنای نوشیدن ( ونه آن گل ) چه بسا حتی گل هم بابت نوشیدن آب ⬇️ورد⬇️نام گرفته و نتیجه ظاهری لاحقش را عرب به عمل سابقش نام نهاده.
✅آیه نوزده سوره یوسف علیه السلام:وَجَاءَتْ سَیَّارَةٌ فَأَرْسَلُوا 🌌وَارِدَهُمْ🌌
✅ترجمه:باری کاروانی آنجا رسید و سقّای ( آبدار ) قافله را برای آب فرستادند
✅وارِد:آب دار یا سقّا
وازین بابت بصورت تکلم و عادات عامه و عرف. این اعمال بصورت مخملی وارد زبان عامه و فرهنگ جوامع میشوند.
من درباره جمله تاریخی ( حتماً موردی دارند یا دارد )
اینگونه بصورت کنکاشهای شخصی به این نتیجه رسیدم که امیدوارم مفید واقع بشود و به این ترتیب است که
🔰:در عهودگذشته ودر زمان جنگ و محاصره قلاع و حصون . آن قلعه و بارویی بیشتر مقاومت میکرد که سَوای غذا ، آب که مایه حیات است را باید جیره بندی میکرد ) و اما قلعه هایی بودند که با وجود محاصره یکساله هم شکست نمیخوردند و آب شُرب آنها تامین بود و در واقع چشمه آبی که درون شهر مورد محاصره بود و اتفاقاً همان ✅مَورِد✅بوده برگ برنده آنها بوده . پس عمل غیر ارادی و ذاتیِ. مورد داشتن. بصورت عُرف تبدیل شد به یک منشاء حیاتیِ معنوی در لغت، که باعث قوّتِ مساله ای ترجیحاً بر خلافِ معمول و روالِ عادی است. مثلاً وقتی انتظاری از امر واقعی داریم که بطور معمول و روال امور متشابه باید پیش برود ، یانرود، احساس میشود به قوت خود باقیست یا برعکس. اینجاست که متکلم عامه جمله 🔰حتما موردی داره🔰 را صرف میکند.
✅وجالب تر از آن اینست که در جملات روز مره گهگاهی جمله ( ازیه جایی آب میخوره ) را بارها در ترکیبات جمله بندی خود استفاده میکنیم . در حالی که ترجمه✅ مورد داره ✅میباشد.
✅توجه که در ایران که از عهد قدیم فن نقب زنی و قنات و چاه آب از دوره هخامنشیان و پیشتر رونق فراوان داشته/لازم به ذکرست شبکه قنات بصورت وریدی بهم متصل اند واحتمال وجه تسمیه فردی که درون چاه میشود به نام وارد توسط قدماء زیاد است.
⬇️جملات متشکله⬇️
✅اعتراض وارد نیست
✅موردِ مشکوک دیده شده
✅واردات خودرو های فرسوده=داخل شدن. . خودروهای . . . . .
✅تزریق وریدی
❤و همه جای ایران سرای من است❤

✅ پارسی بگوییم، پارسی بنویسیم.
🙏 همراهان گرامی! یکی از گرفتاری هایی که گریبان گیر زبان پارسی شده، واژه ی �مورد� است که با واژگان دیگر، چه پارسی و چه تازی آمیخته می شود و زبان ما را بیمار می کند.
...
[مشاهده متن کامل]

❗️این واژه - مورد - را هر روز و هر جایی به شیوه ای می شنویم و می بینیم؛ در رسانه ها، از زبان استادان و نویسندگان، کارگزاران و فرهیختگان، تا نانوایی سر کوچه و آن نمکی که با چرخک خود در گذر است!
❗️یکی از آمیغ ( ترکیب ) های بیجا که از این واژه ساخته می شود، چنین است:
❌ مورد ِ . . . . . قرار دادن
❌ مورد ِ . . . . . قرار گرفتن
💡نمونه:
❌ مورد پژوهش قرار دادن
❌ مورد توبیخ قرار گرفتن
👆اگر من و تو بخواهیم مانند این آمیغ ها را که هر روزه با آن ها رویارو می شویم بیاوریم، پهرستی بلندبالا خواهد شد.
❌ مورد آزمایش قرار دادن/گرفتن
❌ مورد تنبیه قرار دادن/گرفتن
❌ مورد حمله قرار دادن/گرفتن
❌ مورد خنده قرار دادن/گرفتن
❌ مورد سوال قرار دادن/گرفتن
❌ مورد شک قرار دادن/گرفتن
❌ مورد مذاکره قرار دادن/گرفتن
❌ مورد مسخره قرار دادن/گرفتن
❌ مورد مواخذه قرار دادن/گرفتن
❌ و. . .
👆هرکسی برای خودش از این آمیغ ها می سازد و زبان پارسی را می آلاید.
❗️در زیر نمونه هایی اندک از آمیغ هایی که با این واژه ساخته شده و بکار می رود، آورده می شود. بر این پهرسث بسیار می توان افزود:
❌ مورد
✅ نمونه
✅ نکته
✅ زمینه
✅ نشانه
✅ باره
✅ جا
✅ جایگاه
✅ فِتاد
✅ اُفتِه
❌ موردی
✅ نمونه وار
✅ تک تک
✅ تک به تک
✅ یک به یک
❌ مورد اذیت قرار دادن/گرفتن
✅ آزردن
✅ آزاریدن
✅ آزرده شدن
✅ آزار دیدن
❌ مورد استفاده
✅ کاربردی
✅ به کاررفته
✅ نیازین
❌ مورد استفاده قرار دادن
✅ به کار بردن
✅ به کار بستن
❌ مورد استفاده قرار گرفتن
✅ به کار آمدن
✅ به درد خوردن
✅ به کار رفتن
✅ به کار برده شدن
✅ به کار گرفته شدن
✅ ( به ) کارگیری شدن
✅ بهره برداری شدن
✅ بهره گیری شدن
✅ بهره وری شدن
❌ مورد استقبال قرار گرفتن
✅ پذیره شدن
❌ مورد اشاره
✅ یادشده
✅ نامبرده
❌ مورد اطمینان
❌ مورد اعتماد
✅ درستکار
✅ درست
✅ دلگرم کننده
✅ امیدوارکننده
✅ آرامش بخش
✅ باورپذیر
✅ باورکردنی
✅ پایدار
✅ استوار
❌ مورد بررسی قرار دادن
✅ بررسیدن
✅ بررسی کردن
❌ مورد تأکید قرار می گیرد
✅ بر آن پافشاری می شود
✅ ارزیابی می شود
❌ مورد توجه قرار گرفتن
✅ بررسی شدن
✅ به کسی/چیزی روی آوردن
✅ پردازش شدن
✅ نگریسته شدن
✅ روی/رویکرد داشتن ( به )
❌ مورد پذیرش واقع شدن
✅ پذیرفته شدن
❌ مورد تأیید
✅ پذیرفته
✅ مُهرخورده
❌ مورد ستایش قرار دادن/گرفتن
✅ ستودن
✅ ستاییدن
✅ ستایش کردن
✅ ستوده شدن
✅ ستایش شدن
❌ مورد عذاب قرار دادن
✅ رنجاندن
✅ رنج دادن
✅ شکنجه کردن
❌ مورد عفو قرار دادن/گرفتن
✅ بخشودن
✅ بخشوده شدن
❌ مورد علاقه
✅ دلخواه
✅ دوست داشتنی
✅ برگزیده
✅ خواسته ( شده )
❌ مورد لطف قرار دادن
✅ نیکی کردن
✅ مهر ورزیدن
❌ مورد لعنت قرار دادن/گرفتن
✅ نَفرین کردن
✅ نفرین شدن
❌ مورد محبت قرار گرفتن
✅ مهر دیدن
✅ نیکی دیدن
❌ مورد مطالعه قرار دادن
✅ خواندن
✅ بررسیدن
✅ بررسی کردن
❌ مورد ملاحظه قرار دادن
✅ بررسی کردن
✅ نگریستن
✅ به شمار آوردن
❌ مورد نظر
✅ دلخواه
✅ نامبرده
✅ یادشده
❌ مورد نکوهش قرار دادن
✅ نکوهیدن
✅ نکوهش کردن
❌ مورد نوازش قرار دادن/گرفتن
✅ نواختن
✅ نوازش کردن
✅ نوازش شدن
✅ نوازش دیدن
❌ مورد وثوق
✅ درستکار
✅ استوار
✅ پایدار
👆بسیاران نمونه ها هست. من بیشتر نمی آورم که جای نخواهد شد.
🙏 اگر می توانید، شما نمونه هایی دیگر بیاورید.
❌ مورد اعتراض قرار دادن/گرفتن
❌ مورد ضرب و شتم قرار دادن/گرفتن
❌ مورد نفرت واقع شدن
❌ مورد کنکاش قرار دادن/گرفتن
❌ مورد مداقه قرار دادن/گرفتن
❌ مورد موافقت قرار دادن/گرفتن
❌ مورد تحقیق قرار گرفتن
❌ و. . .

آفرین به دوستان
من متنی را داشتم ترجمه می کردم که اگر میخواستم انرا به زبان محاوره ای ترجمه کنم این میشد:
در موردِ موارد حاضر درست نیست.
دو تا مورد در یک جمله داریم که جالب نیست.
به جای مورد اول میشه گفت: باره
...
[مشاهده متن کامل]

به جای مورد دوم میشه گفت: فتاد:case
. . . . درباره فتادهای کنونی درست نیست.

مورد: کار
موارد: کارها
مواردی که باید به هر کارمند آموزش داده شود را روشن کنید.
کارهایی که باید به هر کارمند آموزش داده شود را روشن کنید.
فِتاد
گزینه
گزاره
درخت همیشه سبز و خوشبو
محل قرار گرفتن ، محل ورود ، محل واقع شدن ، محل فرود آمدن ، راه به سوی آب
مورِد به معنای صحیح کلمه در عربی یعنی باره
مورّد به معنای صحیح کلمه در عربی یعنی گلگون
این لغات ماخوذ از لغت عربی هست
با تشکر
برابر فارسی در یه زبان نصفه جون برا این واژه های عربی سخته پیدا کرد
ریشه عربی داره از م ر د
برابرنهاد واژه مورد واژه << فٍتاد>> می باشد. مانند: درباره فتاد ( مورد ) گفته شده باید یادآوری کرد. . .
مورد تعقیب: liable to prosecution مورد غضب :blacklisted مورد معامله: object to transaction مورد بازرسی قرار دادن: to inspect مورد عفو واقع شد: he was forgiven در موارد استثنایی: in exceptional cases
دستخوش
بجای آیتم بیگانه
فراز، درگاه، آبشخور، آبخور، جای آمدن، جایگاه، درآمد
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٤)