declination
مورب
/movarrab/
فارسی به انگلیسی
مترادف ها
منحرف، غلط، زشت، چپ چپ، مورب، بدشکل
مورب، اریب وار، منحنی
مورب، اریب، قطری
منحرف، مورب، غیر مستقیم، مایل، اریب، ضمنی، حاده یا منفرجه
مورب
منحرف، مورب، اریبی، نامتوازن، اریب
مورب
مورب
مورب، لوچ، چپ چشم
پیشنهاد کاربران
مورب = کج، چیزی که صاف نباشد، بُرَنده
قیقاج
مورب =ضربدری ، کج، خم،
تلفظ کنید در قدیم معنی نظر و تفکر اشخاش می گفتند که در مورد چیزی نظر می دادند مثل به مورب دید چند نفر اربابان
دارای انحنا
کج، چیزی که صاف نباشد
دارای خطای دید
شیبدار
بُرنده