مور

/mur/

    ant

فارسی به انگلیسی

مور درودگر
carpenter ant

مور مور کننده
tingly

مترادف ها

ant (اسم)
مورچه، مور

پیشنهاد کاربران

مور=moor
در زبان لکی و کردی و فارسی ودیگرزبان های ایرانی به معنای //مورچه ، نمل ، نمله //است .
علاوه برمعنای فوق ، درزبان لکی به معنای دیگری هم به کارمی رود . وان اینکه :
مور=در زبان لکی، به خواندن و سرایش موزون اشعار حماسی و غمناک در مدح بزرگانی که دارفانی را وگفته آمد. و یا وضع موجود را مورد سرزنش قرار می دهد . ودراین نوع سرایش سوزوناله ی درونی خواننده وگلایه های او از تقدیر و سرنوشت اوست که به شکل موزون بیان می شود . در حقیقت نوعی فی البدائه شعرگفتن و خواندن است . و نوعی هنرو ادبیات به هم آمیخته است .
...
[مشاهده متن کامل]

مور به گویش بختیاری یعنی چمن طبیعی، مرغزار
واژه مور
معادل ابجد 246
تعداد حروف 3
تلفظ mur
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [پهلوی: mur] ‹مورک، میروک› ( زیست شناسی )
مختصات ( اِ. )
آواشناسی mur
الگوی تکیه S
شمارگان هجا 1
...
[مشاهده متن کامل]

منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ فارسی هوشیار
واژگان مترادف و متضاد
منبع. عکس فرهنگ ریشه های هندواروپایی زبان فارسی

مور
مور
واژه مور از ریشه هندواروپائی. موروی - morwi یامور و اوستائی ماوایری maoiri و در سانسکریت مسک maska یا مگس و ماکوتاکا makotaka یا موریانه ودر لاتین فرمیمکا formica یا مورچه ودر اصطلاح شیمیائی اسید فرمیک یا جوهر مورچه که در انگلیسی موسکیتو , mosquito و ماده شیمیائی موسکارین muscarine که در قارچ سمی وجود دارداز همین ریشه است.
...
[مشاهده متن کامل]

( میازار موری که دانه کش است. که جان داردوجان شیرین خوش است )
سعدی

مور ب زبان سیستانی 💙💜💜💜معادل پارسی مورچه
مور شکلی از موسیقی آوازی و از نواهای کهن مردم لک در استان های لرستان، ایلام و کرمانشاه است که بدون همراهی ساز اجرا می شود. واژۀ مور به معنای مویه است. این نوای باستانی، که با آوایی حزین و غمناک، و بدون ضرب آهنگ، فقط در قالب یک بیت به مناسبت مرگ عزیز از دست رفته خوانده می شود، پیشینه ای بس کهن دارد. ( ویکی پدیا )
...
[مشاهده متن کامل]

مویه در اوستایی = مئور
همچنین در لکی به "خر خاکی" مور گفته میشود .

منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/مور_(موسیقی)
مور با واو مجهول بر وزن طور در چطور، در زبان پشتو به معنی مادر می باشد
مور ( بر وزن قول ) در لغت به معانی مختلفی آمده است ، راغب : در مفردات می گوید : مور به معنی جریان سریع است ، و نیز می گوید : گرد و غبارى را که باد به هر سو می برد مور می گویند : در لسان العرب نیز آمده
...
[مشاهده متن کامل]
است که مور به معنی حرکت و رفت و آمد است ، به معنی موج و سرعت نیز آمده ، بعضی نیز مور را به حرکت دورانی تفسیر کرده اند . یَوْمَ تَمُورُ السمَاءُ مَوْراً ( تفسیر نمونه ج : 22 ص : 417 )

مور ؛ با ضمه م ، واو، مثل" و "عربی تلفط می شود ، در گویش شهر بابکی به گیاهی علفی گفته می شود که همانند کیاه چمن است ، با ریشه های زرد رنگ که روی بند جوی ها می روید واز دیدگاه کشاورزی جزو گیاهان هرز محسوب می شود
مورچه
در الیگودرز دره ای زیبا هست با رودخانه ای پرآب که بخشی از دره مور زرین و بخشی دیگر که رودخانه براثر ریزش کوه زیر زمین ناپدید شده مور خشک نامیده شده .
احتمالا مور معنی رودخانه و خیز آب داره .
سیستانیها به مورچه میگن مور
ر زبان اوستایی مور چه ، مور می باشد فقط با تغییر در تلفظ
مورَ ( mura )
( mowr ) همان مَرغ یا پنجه مرغی است که در استان کرمان و شهرستان بهاباد به نام مور معروف می باشد مور یا مرغ گیاهی علفی و دارای ساقة زیرزمینی افقی و گره داری است که از محل هر گره ریشه های کوچک خارج می شود این گیاه تعداد زیادی ریزوم و ساقه خزنده زیر زمینی تولید می کند که به سرعت در زیر زمین گسترش می یابند لذا سرعت انتشار این گیاه بسیار زیاد است و یک علف هرزی بسیاری مهاجم است که کنترل آن دشوار می باشدسریع ترین رشد این علف هرز در آب و هوای گرم است و هنگامی که شرایط محیطی برای رشدش نامطلوب می شودبه صورت ساقه های زیر زمینی خواب به حیات خود ادامه می دهد مبارزه مکانیکی برای کنترل این علف هرز ممکن است منجر به تشکیل اندام های هوایی جدید در آن شود در هر دو نوع خاک رسی سنگین و ماسه ای سبک رشد کرده و به اسید، قلیا و تا حدودی به نمک سازگاری دارد ودر زمین هایی که کود داده می شود واکنش آن در برابر کود بسیار مساعد است این علف هرز سمج در باغ ها و مزارع خسارت زیادی وارد می کند و یکی از علف های هرز شایع در باغات پسته می باشد البته اسم مرکب مرغزار زمینی که مرغ در آن بسیار رسته باشد یادآور جای خرم و مفرحی است و به معنای سبزه زار و چمن زار امده است پس فوایدی بر آن مترتب است
...
[مشاهده متن کامل]

از جمله می توان به استفاده از ارقام این گیاه به عنوان پوشش چمنی یا علوفه در بسیاری از مناطق دنیا اشاره کرد که اغلب این گیاه را سلطان گیاهان چرا گاهی می نامندزیرا در برابر لگدمال شدن و چرای ممتد و شدید هم مقاومت زیادی دارد و از دیگر فواید آن بحث گیاه دارویی است که خواص بسیار زیادی دارد و در طب سنتی برای درمان بسیاری از بیماریها از ان استفاده می شود.

مور ( Mor ) :
خاک معلق، ذرات معلق در هوا، خاک مردابی.
نام منطقه ای در شهرستان تفت ( یزد ) که نام قدیمی آن ماهور می باشد و به مرور زمان خلاصه شده و به مور ( Mor ) تلفظ می شود.
ماهور ( Mahur ) :
...
[مشاهده متن کامل]

۱. ( موسیقی ) یکی از گسترده ترین دستگاه های هفتگانۀ موسیقی ایرانی.
۲. ( زمین شناسی ) تپه های به هم پیوسته ، هریک از برآمدگی های تپه مانندِ دشت یا دامنۀ کوه.

خاک برگزیده، خاکی که در هوا معلق است
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٦)