دیکشنری
مترجم
بپرس
موجی بودن
shell shock
دنبال کنید
مترادف ها
wave
(فعل)
موج زدن، تشکیل موج دادن، دست تکان دادن، موجی بودن
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک