موجر

/mujer/

    landlord
    lessor

مترادف ها

letter (اسم)
حرف، خط، ادبیات، نامه، مراسله، نویسه، موجر، دانش، کاغذ، عریضه، مرسوله، حرف الفباء، حرف چاپی، اثار ادبی، اجازه دهنده

renter (اسم)
اجاره دهنده، موجر، مستاجر، بکرایه واگذارنده

lessor (اسم)
اجاره دهنده، موجر

landlord (اسم)
ملاک، مالک، موجر، صاحبخانه

hirer (اسم)
موجر

پیشنهاد کاربران

مزدگر= موجر،
مزدنشین= اجاره نشین،
بمزد دادن/کردن= اجاره کردن/دادن
صاحب خانه از خدا بی خبر - صاحب خانه خدا نشناس - صاحب خانه بی پدر و مادر
صاحب ملک، مخالف مستاجر
کرایه گیر، کرایه دار، کرایه کش
اجاره دهنده