موج دار

/mowjdAr/

    billowy
    wavy
    watwred
    undulant
    wavy

فارسی به انگلیسی

موج دار شدن
fret, undulate
corrugate, curl

مترادف ها

lumpy (صفت)
ناهنجار، قلنبه، سنگین، ناصاف، موج دار

vermiculate (صفت)
کرم خورده، موج دار، دارای خطوط موجی

wavy (صفت)
پرچین و شکن، موج دار، مواج، پر تلاطم، متموج، پرموج

sinuate (صفت)
موجی، موج دار، دارای حاشیه موجی، کنگره کنگره

rippling (صفت)
موج دار

undulant (صفت)
موج دار، دارای عوارض پست و بلند

پیشنهاد کاربران