ذخیره، سهم، مایه، نیا، پایه، کنده، تخته، تنه، قنداق تفنگ، سرمایه، موجودی، یدکی، سهمیه، در انبار، قنداق، موجودی کالا، مواشی، پیوندگیر، ته ساقه، دسته ریشه
مترادف ها
پیشنهاد کاربران
مَواشی: حیوانات چهارپا.
برای یادسپاری آسان تر می توان با کلمات بازی کرد مثلاً در این جا می توان گفت، قدیم، مردم از مواشی برای جابه جایی استفاده می کردند اما امروزه از مواشین ( مثلاً جمع ماشین، خودروها ) .