مواجه شدن


    accost
    front

فارسی به انگلیسی

مواجه شدن با
meet

مواجه شدن با عدم موفقیت کامل
bomb

مواجه شدن به طور اتفاقی
encounter

مترادف ها

accost (فعل)
نزدیک شدن، مخاطب ساختن، مواجه شدن، مشتری جلب کردن، نزدیک کشیدن، در امتداد چیزی حرکت کردن

face (فعل)
مواجه شدن، تراشیدن، صاف کردن، روکش کردن، مواجه شدن با، رویاروی شدن، روبرو ایستادن، پوشاندن سطح

meet (فعل)
مواجه شدن، پیوستن، برخورد کردن، تقاطع کردن، تلاقی کردن، یافتن، مواجه شدن با، ملاقات کردن، مصادف شدن با

confront (فعل)
مواجه شدن، مقابله کردن، روبرو شدن با، مواجهه کردن

پیشنهاد کاربران