منوط بهsubjectمنوط به شرایط زیادiffyمنوط بودنdepend, turnمنوط بودن بهconsistمنوط کردنpremise, stipulate
منوط:مشروط به، وابسته بهمنوط: همتای پارسی این واژه ی عربی، این است:پسبه pasbe ( سغدی: paşbe )مَنوُطمَنوطمشرط به. . .در گروِمنوط:به شرطه. . . . .به شرط اینکه درصورتیکهبه شرطی کهاعراب گذاری منوط رو به اشتراک بگذارید لطفامنوط=بر پایه و بر اساس قیودات را منوط میگویندوابسته بهوابسته با اجازه ولیبه شرطمبنی بر شرطمتوقف برمشروطمنوط به : در صورتِمشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٧)+ عکس و لینک