boot
منفعت دادن
boot
منفعت طلب
pusher
منفعت کردن
benefit, profit
فارسی به انگلیسی
منفعت دادن
منفعت طلب
منفعت کردن
مترادف ها
افزایش، حصول، استفاده، سود، منفعت، فایده، صرفه، نفع، بهره تقویت، غرض
عادت، استفاده، تمرین، سود، منفعت، فایده، کاربرد، استعمال، خاصیت، مصرف، اطلاق
استفاده، مزیت، سود، منفعت، مصلحت، خیر، احسان، مزایا، اعانه، نمایش برای جمعاوری اعانه، افاضه
سبقت، مزیت، برتری، سود، منفعت، فایده، صرفه، حسن، تفوق، بهتری
مزیت، برتری، سود، منفعت، فایده، نفع
پیشنهاد کاربران
دور دور منعفت منعفت نداشته باشی ملت بی معرفت میشن. . . !
در حقوق منفعت دو وصف اصلی دارد: ۱ . تدریجی است. ۲. از عینِ مال نمی کاهد. و ممکن است مادی یا غیر مادی باشد. مادی مثلِ میوۀ درختِ چیده نشده. غیرمادی مثلِ اجارۀ یک واحد آپارتمان.
در تعریف منفعت هم دکتر کاتوزیان گفته اند: ثمرۀ حاصل است که به تدریج از اعیانِ اموال به دست می آید. . . /ر. ک. اموال و مالکیت، دکتر ناصر کاتوزیان.
... [مشاهده متن کامل]
در تعریف منفعت هم دکتر کاتوزیان گفته اند: ثمرۀ حاصل است که به تدریج از اعیانِ اموال به دست می آید. . . /ر. ک. اموال و مالکیت، دکتر ناصر کاتوزیان.
... [مشاهده متن کامل]
🇮🇷 همتای پارسی: سودمندی 🇮🇷
[ ریشه: ن ف ع ] [ ریشه پارسی: سود ]
نافع: سودبخش
منفعت: سودمندی
انتفاع: سودبری
منتفع: سودبر
[ ریشه: ن ف ع ] [ ریشه پارسی: سود ]
نافع: سودبخش
منفعت: سودمندی
انتفاع: سودبری
منتفع: سودبر
در پاسخ به جناب بزرگمهر
منفعت یک واژه عربی است که در آن معنای فاعلی دیده نمی شود. یعنی بنظر می رسد که اسم مصدر است. اما واژه بهره مندی از بهره مند ( اسم فاعل ) گرفته شده است و معادل دقیقی به نظر نمی رسد. شاید به همین خاطر در فرهنگ لغت به بهره و سود معنا شده.
... [مشاهده متن کامل]
به عنوان نمونه وقتی گفته می شود: چه منفعتی بردی؟ یعنی چه بهره ای بردی، چه سودی بردی، نه اینکه چه بهره مندی بردی
همچنین ( منافع طبقاتی ) موصوف هم مانند صفت جمع است، روشن نیست چرا مفرد معنا شده ( بهره مندی ) مفرد است. مثلا وقتی گفته می شود ( جبال عالیات ) یعنی کوه های بلند
منفعت یک واژه عربی است که در آن معنای فاعلی دیده نمی شود. یعنی بنظر می رسد که اسم مصدر است. اما واژه بهره مندی از بهره مند ( اسم فاعل ) گرفته شده است و معادل دقیقی به نظر نمی رسد. شاید به همین خاطر در فرهنگ لغت به بهره و سود معنا شده.
... [مشاهده متن کامل]
به عنوان نمونه وقتی گفته می شود: چه منفعتی بردی؟ یعنی چه بهره ای بردی، چه سودی بردی، نه اینکه چه بهره مندی بردی
همچنین ( منافع طبقاتی ) موصوف هم مانند صفت جمع است، روشن نیست چرا مفرد معنا شده ( بهره مندی ) مفرد است. مثلا وقتی گفته می شود ( جبال عالیات ) یعنی کوه های بلند
سودداشت
در حقوق ب معنی بدن
بهره مندی، بهره وری ( افزون بر برابرهای یاد شده در بالا )
بجای واژه ی �منفعت� می توان و بهتر است از واژه ی �بهره مندی� سود جست. به عنوان نمونه، بجای واژه ی جاافتاده ی �منافع طبقاتی� می توان �بهره مندی طبقاتی� نوشت و بکار برد.
... [مشاهده متن کامل]
برگرفته از یادداشتی در پیوند زیر:
ب. الف. بزرگمهر ۲۳ شهریور ماه ۱۳۹۴
https://www. behzadbozorgmehr. com/2015/09/blog - post_37. html
بجای واژه ی �منفعت� می توان و بهتر است از واژه ی �بهره مندی� سود جست. به عنوان نمونه، بجای واژه ی جاافتاده ی �منافع طبقاتی� می توان �بهره مندی طبقاتی� نوشت و بکار برد.
... [مشاهده متن کامل]
برگرفته از یادداشتی در پیوند زیر:
ب. الف. بزرگمهر ۲۳ شهریور ماه ۱۳۹۴
https://www. behzadbozorgmehr. com/2015/09/blog - post_37. html