منعقد

/mon~aqed/

    concluded
    in session
    held
    coagulated

فارسی به انگلیسی

منعقد شدن
bind, coagulate

منعقد شدن جلسه
hold

منعقد شدن خون
congeal

منعقد کردن
coagulate, curdle, to coagulate, to conclude, to hold

منعقد کردن جلسه
hold

منعقد کردن عهدنامه
conclude

منعقد کننده
binder, coagulant

پیشنهاد کاربران

برگزار شد
مکتوب کردن نتایج هرچیزی که منجر به قطعی شدن آن شود
🇮🇷 همتای پارسی: گره بسته 🇮🇷
تبلیغ های زشتی دارید چرا
آدم خجالت میکشه