سیما، منظر، رخ، لقاء، قیافه
نما، منظر، سطح، صورت، رخ، لقاء، قیافه، چهره، رو، وجه، قبال، رخسار
فراست، سیما، منظر، صورت، چهره، قیافه شناسی، سیما شناسی
بینایی، نظر، هدف، منظر، دیدگاه، جلوه، قیافه، چشم، دید، بینش، منظره، تماشا، باصره، قدرت دید، الت نشانه روی
ظهور، سیما، نمایش، ظاهر، پیدایش، ظواهر، نمود، منظر، فرم
وضع، سیما، نمود، منظر، صورت
خیال، شبح، روح، منظر، ظاهر فریبنده
بینایی، منظر، روشن بینی، دید، مال اندیشی، چشم انداز، منظره، لحاظ، جنبه فکری، سعه نظر، مناظر و مرایا، تجسم شی، خطور فکر
منظر، تصور، شکل، تصویر، تمثال، شمایل
منظر، بند، شکل، صورت کوچک، سطح کوچک جواهر و سنگهای قیمتی
سیما، نما، منظر، صورت، رخ، چهره، رو، رخسار
وضع، منظر، صورت، پایه، مرحله، لحاظ، فاز، وجهه، دوره تحول و تغییر، اهله قمر
منظر، لباس مبدل، تغییر قیافه، ماسک، لفافه
بینایی، خیال، شبح، منظر، طیف، رنگ های مریی در طیف بین
منظر، صورت، رخساره، عبارت مشخص یک طبقه
خیال، شبح، روح، منظر، ظاهر فریبنده