دیکشنری
مترجم
بپرس
منزجر بودن
abhor
detest
execrate
hate
revolt
دنبال کنید
مترادف ها
loathe
(فعل)
بیزار کردن، بد دانستن، بیزار بودن، نفرت داشتن از، مشمئز شدن، منزجر بودن
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک