منجلی


    clear
    conspicuous

پیشنهاد کاربران

منجلی. [ م ُ ج َ ] ( ع ص ) روشن و آشکارا. ( غیاث ) ( آنندراج ) . هویدا و منکشف. روشن و آشکار. ( از ناظم الاطباء ) : به نص جلی سیجعل اﷲ بعد عسر یسراً آن غمام عماقریب منجلی گردد. ( نفثةالمصدور چ یزدگری ص 73 ) . || آنکه از وطن خود بیرون رود. ( از ناظم الاطباء ) . از وطن خود بیرون رونده. ( غیاث ) ( آنندراج ) .
...
[مشاهده متن کامل]

منجلی. [ م ِ ج ِ ] ( ص ) صفت چشمان کج شبیه چشم مغولان است. ( فرهنگ لغات عامیانه جمال زاده ) .
منبع. لغت نامه دهخدا