مناعت

/manA~at/

    inaccessibility
    magnanimity
    proper pride

فارسی به انگلیسی

مناعت طبع
self-respect, stoicism

مناعت نشان دادن
spurn

پیشنهاد کاربران

مناعت. [ م َ ع َ ] ( ع اِمص ) عزت و عزت نفس و متانت. ( ناظم الاطباء ) . عزت نفس داشتن. علو طبع. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) . مناعة. رجوع به مناعة شود. || بزرگ منشی. ( ناظم الاطباء ) :
چونکه به من بنگری ز کبر و مناعت
...
[مشاهده متن کامل]

من چه کنم گر ترا ضیاع و عقار است.
ناصرخسرو.
|| استوار شدن جای. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) . استحکام. استواری : به وثوق حصانت قلاع و مناعت بقاع خویش جواب ابوعلی بازدادند. ( ترجمه تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 338 ) . به وثوق مناعت قلعه و حصانت حصن. . . عزم مصمم کرد. ( ترجمه تاریخ یمینی ایضاً ص 417 ) . با حصانت معاقل و مناعت منازل آن از کنار آب بصره تا سواحل هند. . . منتظم شد. ( المعجم چ دانشگاه ص 18 ) . رجوع به مناعة شود.
منبع. لغت نامه دهخدا

مناعت: همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست:
بزرگواری، بلند همتی، رادمنشی، والانگری ( دری )
تیاگه tyāga ( سنسکریت )
ماهاتمی māhātmi ( سنسکریت: māhātmya )
علوّ درجات. . .
متانت. . .
عزت نفس. . .
قناعت
بازدارنده، سد کننده
( با توجه به ریشه ی عربی، واژه مناعت به تنهایی یعنی هرچیز بازدارنده و مانعی که در گذشته حادث شده و استمرار دارد ؛
مناعت طبع ~ = بزرگ منشی و عزت نفس/صفت ضمنی ست که برای یک شخص در ذهن دیگری تداعی می شود؛
...
[مشاهده متن کامل]

وگرنه مناعت نظر، مناعت ادب، مناعت وجدان، مناعت ذائقه، مناعت ذات و. . . هم معنای خاص دارندو بکار می روند )

گشاده مشربی
تمنای بلند. عزت نفس بسیار زیاد
اعتماد به نفس بالا
بلند نظری ، همت والا
سرشت
بلند نظری
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)