منابع

/manAbe~/

    means
    resources

فارسی به انگلیسی

منابع طبیعی
natural resources, wealth

منابع مالی
purse

پیشنهاد کاربران

منابع. [ م َ ب ِ ] ( ع اِ ) ج ِ منبع. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ) : ذوالقرنین فرمود که سواد لشکرها گرد خضرای دارالملک دایره درآورند و حصار دهند، و مزارع را آتش زدن فرمود و منابع را آب بریدن اجازت داد. ( منشآت خاقانی چ محمد روشن ص 159 ) . از منابع عدل و مشارع فضل او در جویبار ملک و دولت او فیض امن و سلامت روان گردانید. ( سندبادنامه ص 8 ) . ادب سالک آن است که. . . نفس را. . . در مراتع و منابع حظوظ فرونگذارد. ( مصباح الهدایه چ همایی ص 270 ) . رجوع به منبع شود.
...
[مشاهده متن کامل]

منبع. لغت نامه دهخدا

سلیم
منابع: آغازه ها، سرچشمه ها
منابع: همتای پارسی این واژه ی عربی، این است:
هامبران hāmberān ( هامبر از پارتی: hāmaber: منبع با پسوند آن )
منابع
مواد استفاده پذیر و ابزارهای قابل استفاده در فرآیند خودارجاع گری
واژه منابع
معادل ابجد 163
تعداد حروف 5
تلفظ manābe'
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [عربی، جمعِ منبع]
مختصات ( مَ بِ ) [ ع . ] ( اِ. )
آواشناسی manAbe'
الگوی تکیه WWS
شمارگان هجا 3
منبع فرهنگ فارسی معین
منابع خارجی
اشخاص، افراد، کتاب ها،
این واژه عربی و اوپ ( = جمع ) منبع است و پارسی آن اینهاست:
ژیدْران، ژیدْراس ( ژیدْر از کردی: ژیدِر= منبع + پسوند اوپ «ان» و «اس» سنسکریت )
پَرکْیتان، پَرکیتاس ( پَرکیت از سنسکریت: پْرَکرِتی= منبع + «ان، اس» )
...
[مشاهده متن کامل]

پراست ها prãsthã ( پراست از سنسکریت: پْرَستْهانَ= منبع + «ها» )
بیژان، بیژاس ( بیژا از سنسکریت: بیجا= منبع + «ان، اس» )