exercise, school, stick
فارسی به انگلیسی
مترادف ها
عادت، عمل، تمرین، ممارست، ورزش، عرف، مشق، تکرار، برزش
ضمیمه، استفاده، درخواست، کاربرد، استعمال، درخواست نامه، ممارست
توجه، ممارست، پشت کار، توجه و دقت مداوم، مواظبت، استقامت، مداومت
پیشنهاد کاربران
شیناب = سعی ، کوشش و ممارست
تکرار، تمرین، ورزش، ورزیدگی، تمرین کردن، ورزش کردن، ورزیدن
این واژه تازی شده واژه پهلوی " مروستن " به چم تمرین کردن است ، در نسک : فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه از ابوالقاسم پرتو .
تمرین