ملمع

/molamma~/

    macaronic verse
    bilingual poem
    parti-coloured

پیشنهاد کاربران

اگر در واژه لامع دقت کنید می بینید که عرب از آن چون پارسی بوده زیاد استفاده نکرده مثلا برای ماه و خورشید و ستارگان و صورت های زیبا و تابنده و شاعران ایرانی که از قرن سوم حضورشان مسجل است با تقیه و احتیاط
...
[مشاهده متن کامل]
قلم میزده اند و لذا ما شاعران سنتی امروز هم پشت راه بندان و سخت گیری های عروضیان زمان پهلوی دوم پشت خط کشی مانده ایم یادم هست زمان دبیرستان به خاطر کاربرد واژه تکنیک غزلم را در روز نامه چاپ نکردند میلیاردها واژه عربی حسنات شاعر بود ولی یک واژه لاتینی در دنیای تکنو لوژی گناه کبیره بود و علت هم این بود که فرح تمام عنان مملکت را به حزب کمونیست و سوسیالیست و مارکسیست که تمام از بستگانش بودن داده بود. و مملکتی که هنوز نیم قرن از انقلاب مشروطه خواهان نگذشته بود دوباره باز آبستن انقلاب شد

درخشنده تابان نورانی لامع و این واژه را عرب از لامپ پارسی استراق سمع نموده و با حذف پ ادوات کاربردی عربی بر آن زده است
الوان، رنگارنگ، درخشان
ملمع: الوان. رنگارنگ. درخشان
ملمع : به معنای درخشان و رنگارنگ
رنگارنگ.
الوان و رنگارنگ
ملمع:آراسته، رنگارنگ🍂
آراسته
اراسته
آراسته . رنگارنگ . الوان ( رنگارنگ . رنگ ها )

آراسته میشه
درخشان
گونه ای از صنایع ادبی به معنی: شعری که به دو زبان سروده می شود. یک مصراع آن فارسی و مصراع دیگر آن به هر زبانی جز فارسی .
� بسم الله الرحمن الرحیم هست کلید در گنج حکیم �
ملمع به معنی رنگارنگ است
هو
با سلام، به معنی ز ر اندود شده و درخشان، و در ادبیات ونظم صنعتی هست که شاعر در ان یک مصراع و یا بیت به عربی شعر می سراید و مصرع ویا بیت بعدی را در زبان فارسی به نظم میکشد.
الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها
...
[مشاهده متن کامل]

که عشق آ
سان نمود اول ولی افتاد مشکلها
البته مصرع اول از حافظ نیست و به یزید بن معاویه ملاعین منسوب هست که حافظ علیه الرحمه دست به انتحال زده است!!!
با تشکر

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٦)