ملزم از نظر قانونیliableملزم به انضباط خشک کردنregimentملزم به خدمت کردنindentureملزم کردنbind, compel, hold, obligate, oblige, require, constrainملزم کردن با تهدیدcoerceملزم کردن با زورcoerce
ملزِم=مقنع. مجاب کننده : دلیل ملزم خصم . قانع کننده .پایبند، ناگریز، وادار،پایبنددر پارسی " بایاوند " در نسک : فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه از ابوالقاسم پرتو.+ عکس و لینک