gallivant
فارسی به انگلیسی
مترادف ها
همراهی، ملازمت
توجه، رسیدگی، حضور، حضار، ملازمت، همراهان، خدمت، سرپرستی، تیمار، پرستاری، ملتزمین
پیشنهاد کاربران
- در رکاب کسی یا چیزی بودن ؛ مطیع او بودن. پیرو او بودن. همراه و ملازم او بودن. در خدمت او بودن :
ای دولت در رکاب بختت
چون جنت درعنان کعبه.
خاقانی.
ای دولت در رکاب بختت
چون جنت درعنان کعبه.
خاقانی.