ملاحظه

/molAheze/

    observation
    notice
    perusal
    consideration
    respect
    regard
    remarks
    chariness
    deference
    prudence
    thought
    remark

فارسی به انگلیسی

ملاحظه اطراف کار
circumspection

ملاحظه دیگران
attentions, care

ملاحظه نشان دادن
respect

ملاحظه کار
cautious, reserved, circumspective, discreet, thoughtful, attentive, careful, chary, circumspect, nice, shy, thoughtfully, wary

ملاحظه کارانه
cautiously, reservedly, thoughtfully

ملاحظه کاری
respectabilities, thoughtfulness

ملاحظه کاری و تبحر
finesse

ملاحظه کردن
consider, note, remark, view

ملاحظه کسی را کردن
defer

مترادف ها

remark (اسم)
اظهار، تذکر، توجه، بیان، ملاحظه، فرمایش، عرضه داشت، تبصره

consideration (اسم)
توجه، رسیدگی، مراعات، ملاحظه، سنجش

regard (اسم)
توجه، نظر، سلام، مراعات، بابت، ملاحظه، درود، احترام، نگاه، رعایت، باره

reservation (اسم)
ذخیره، شرط، قید، احتیاط، ملاحظه، استثناء، کتمان، تقیه، قطعه زمین اختصاصی

caution (اسم)
پیش بینی، وثیقه، هوشیاری، احتیاط، ملاحظه، احتیاط کاری

prudence (اسم)
احتیاط، ملاحظه، حزم

observation (اسم)
نظر، مراقبت، ملاحظه، رعایت، مشاهده، تماشا، رصد کردن، قوه مشاهده

chariness (اسم)
ملاحظه

tact (اسم)
ملاحظه، نزاکت، کاردانی، سلیقه، درایت

پیشنهاد کاربران

خیلی با ملاحظه سعی کردم راز داری کنم
وگرنه روح از بدنت زبون باز کنم در میره
ملاحظه = شَوهیر
واژه ملاحظه
معادل ابجد 984
تعداد حروف 6
تلفظ molāheze
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم مصدر ) [عربی: ملاحَظَة]
مختصات ( مُ حَ ظَ یا حِ ظِ ) [ ع . ملاحظة ] ( مص م . )
آواشناسی molAheze
...
[مشاهده متن کامل]

الگوی تکیه WWWS
شمارگان هجا 4
منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ واژه های سره
فرهنگ فارسی هوشیار
واژگان مترادف و متضاد

ملاحظه: همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست:
دیمانه dimāne ( اوستایی: دئِمانه daemāna )
منائیچ menāic ( اوستایی: menāicā )
سلیم
ملاحظه: نگرش، پاسداشت.
پاس= ملاحظه، مراعات= بررسی، دید، نگر، دور اندیشی، پروا، روی کَرد، بانش،
نگاه کردن، نگرش، نگریستن، تخشیدن، اَرجیدن
برگرفته از فرهنگ نامه ( ( چیلو ) ) .
اسل شناسی واژگان فارسی از ( ( زبان روزمره ) ) و ( ( زبان سازی دیرینه و نو ) ) .
...
[مشاهده متن کامل]

نویسنده:
# امیرمسعودمسعودی مسعودلشکر نجم آبادی
# آسانیک گری
# asanism
# asaniqism
راهنمای بهره برداری و اسفایده.
ساختار نوشته شدن برابری واژه ها :
اسل= ساختگی= اسل های دیگر

بررسی، دید، نظر، نگرش، احتیاط، حزم، دوراندیشی، رعایت، مراعات، اعتنا، امعان، پاس، پروا، توجه، محابا، التفات، مراقبت، عنایت، بررسی کردن، توجه کردن، التفات کردن
مشاهده و بررسی محیط در لحظه
بی ملاحظه :بی توجه به جوانب.
مردم بی ملاحظه در این شرایط کرنایی به سفر نوروزی رفتند.