hollow (صفت)خشک، پوچ، تهی، مجوف، مقعر، خالی، پوک، غیر صمیمی، توخالی، میان تهی، گودافتاده، بی حقیقتconcave (صفت)مقعرdished (صفت)گود، مقعرincavate (صفت)مقعر
آینه ی کوژ: آینه ی مُحدَّب. آینه ی کاو: آینه ی مُقعَّر. پارسی توان واژه سازی بالایی دارد: )گود. . . تودار. . . کاو. . . عمق دار. . .فرورفته، کاو، گود، عمق دار، عمیق+ عکس و لینک