فرساینده: مفسد.
واژه ای پارسی دری چنین است.
واژه ای پارسی دری چنین است.
تباه کار
تباه کننده
خراب کار
ویران کننده
تباه کننده
خراب کار
ویران کننده
خرابکار
mofsed این واژه عربی است و پارسی آن اینهاست:
آژاباک، آژابار، آژابیر، آژابو ( آژاب از کردی: آژاوه= فساد + «اک، ار، یر، او» )
لِزیناک، لِزینار، لِزینو، لِزینیر ( لِزین ازکردی: رِزین= فساد + «اک، ار، یر، او» )
... [مشاهده متن کامل]
پَواپاک، پَواپار، پَواپیر، پَواپو ( پَواپ از کردی: پَواوی= فساد + «اک، ار، یر، او» )
نَسیژاک، نسیژار، نَسیژو ( نَسیژ از اوستایی: نَسیشتَ= فساد + «اک، ار، او» )
اک، ار، یر پسوندهای یاتاکی ( = فاعلی ) پهلوی
او پسوند یاتاکی اوستایی
آژاباک، آژابار، آژابیر، آژابو ( آژاب از کردی: آژاوه= فساد + «اک، ار، یر، او» )
لِزیناک، لِزینار، لِزینو، لِزینیر ( لِزین ازکردی: رِزین= فساد + «اک، ار، یر، او» )
... [مشاهده متن کامل]
پَواپاک، پَواپار، پَواپیر، پَواپو ( پَواپ از کردی: پَواوی= فساد + «اک، ار، یر، او» )
نَسیژاک، نسیژار، نَسیژو ( نَسیژ از اوستایی: نَسیشتَ= فساد + «اک، ار، او» )
اک، ار، یر پسوندهای یاتاکی ( = فاعلی ) پهلوی
او پسوند یاتاکی اوستایی