carpeting
فارسی به انگلیسی
مترادف ها
مفروش
پیشنهاد کاربران
مفروش. [ م َ ] ( ع ص ) گسترده شده و هر جای فرش شده. ( ناظم الاطباء ) . فرش گسترده. فرش شده. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) .
- مفروش کردن ؛ گستردن. فرش گستردن. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) .
|| ( اِ ) بساط و گلیم و فرش. ( از ناظم الاطباء ) . گستردنی : چون. . . تجار و آیندگان را پیش ایشان آمد شدی نبود ملبوس و مفروش نزدیک ایشان غلائی تمام داشت. ( جهانگشای جوینی چ قزوینی ج 1 ص 59 ) .
... [مشاهده متن کامل]
منبع. لغت نامه دهخدا
- مفروش کردن ؛ گستردن. فرش گستردن. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) .
|| ( اِ ) بساط و گلیم و فرش. ( از ناظم الاطباء ) . گستردنی : چون. . . تجار و آیندگان را پیش ایشان آمد شدی نبود ملبوس و مفروش نزدیک ایشان غلائی تمام داشت. ( جهانگشای جوینی چ قزوینی ج 1 ص 59 ) .
... [مشاهده متن کامل]
منبع. لغت نامه دهخدا
پهن شده
پر بودن
فرش شده