رایگان خواره ؛ مفت خور : بپیچم سر از رایگان خوارگان مگر بی زبانان وبیچارگان. نظامی.
سورچران
کسی که درآمد خوبی داردیا ندارد. بدترش اینه داشته باشه و نده. ولی ریالی بابت هزینه هایش نمی دهد. اجاره نمی دهد پول پیش هم نداده بلند هم نمی شود. هر شب نانش را از سایرین گدایی می کند. هرروز سوار کسی است
ادمی که هیچی براش مهم نیست مثل یلدا
مُفتخوردن.
هر کس که برای تامین معاش خود به دنبال کار و تلاش نرود و از جیب دیگران امرار معاش کند.
میانه خور کناره گرد ؛ یعنی آنکه در میانه مفت می خورد و راست راست می گردد. کنایه است از کسی که تن به هیچ کاری نمی دهد و جز خوردن و بیکار گشتن کاری ندارد. ( از یادداشت مؤلف ) . میانه خور است ( یا ) میانه خورم و کناره گرد. نظیر: کن وسطا و امش جانباً. ( امثال و حکم دهخدا ) .