مفارقت

/mofAregat/

    separation
    parting with each other

مترادف ها

separation (اسم)
جدایی، تفکیک، فراق، انفصال، دوری، مفارقت

پیشنهاد کاربران

منبع. عکس فرهنگ ریشه واژگان فارسی دکتر علی نورایی
مفارقتمفارقتمفارقتمفارقت
*رای هند فرمود برهمن را که: بیان کن از جهت من مَثَل دو تن که با یک دیگر دوستی دارند و به تضریب نَمّام خائن بنای آن خلل پذیرد و به عداوت و مفارقت کشد