مغبون

/maqbun/

    cheated
    cheated (in business)

فارسی به انگلیسی

مغبون کردن
gull, overcharge, shortchange, stick, sting, surcharge, trick, diddle, gouge, clip, to cheat

مغبون کننده
gouger

پیشنهاد کاربران

سوال دارم
جمع مغبون
مغبونان میشه یا اصلا مغبونان کلمه درستی
زیان دیده ، خسارت دیده ، متضرر شده ، از دست داده
کنایه از :
"گول خوردن"
مَغبون
غُبنیده ( نامِ کُنیده / اسم مفعول ) فارسی سازی از بُن : غُبن
زیان زده . [ زَ دَ / دِ ] ( ن مف مرکب ) متضرر. مغبون . خاسر. غبن . ذوهزارات . ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ) . خسارت کشیده در داد و ستد و تجارت و معامله . ( ناظم الاطباء ) :
ز عدل و داد تو اندر همه ولایت تو
...
[مشاهده متن کامل]

زیان زده نشد از هیچ گرگ هیچ شبان .
فرخی .
من نه برانم که تو زیان زده باشی
جمله زیان بر من است ، سودتو بردار.
سوزنی .
اگر این امرود را با تو نمی دادم زیان زده می شدی . ( انیس الطالبین بخاری ص 100 ) . خلق ماخان بواسطه ٔ تو زیان زده شده اند. ( انیس الطالبین ایضاً ص 109 ) . رجوع به زیان و دیگر ترکیبهای آن شود.

Deceived
در گویش تاتی مغبون یعنی زیان دیده، کسی حق و حقوقش رعایت نشده، بی انصافی.